پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

پرنیان

کمک در کارهای خونه

نازگلکم خانمی شدی و دایم میخوای توی کارهای خونه به من کمک کنی امروز رفتی و شیشه پاک کن رو که بهش میگی پیس پیس آوردی.. به میز زدی و تا من اومدم میز رو پاک کنم، رفته بودی سراغ تلوزیون و بهش پیس پیس زدی و من سریع متوجه شدم و اون رو پاک کردم... ولی آب پایین رفته بود و گوشه صفحه ش سوخته بود از ظرف شستن و آب بازی خیلی خوشت میاد...شب موقع خواب یگدفعه به بابا گفتی : بابا چرا چارپایه نخریدی؟؟؟ بابا گفت: چارپایه برای چی؟ گفتی برای اینکه کنار مامان بایستم و ظرف بشورم ...
27 دی 1397

۲۶ ماهگی

1 ماه دیگر هم گذشت . تو بزرگ تر شدی و من شیداتر . تو دلربا تر شدی و من مجنون تر ! 2 سال و 2 ماه را با هم سپری کردیم و من به جرات می تونم بگم که روزهای با هم بودنمون ازشیرین ترین و ناب ترین روزهای عمرم بوده . در این روزهای 26 ماهگی ات عجیب خواستنی و دل انگیز شدی . هر روز که می گذره ، عزیزتر و فریباتر می شی جانکم . حرف زدنت ! نمی دونی چقدر شیرین و خواستیه ،  مهربانی ات ! نمی دونی با دل من چه می کنه ! شیرین کاری هات ! نمی دونی چه طعمی داره ! زیبایی ات ، که اصلا در وصف نمی گنجه ! خودت ببین و قضاوت کن ! ببین چقدر زیبا شده ای .   دائم داری ابراز محبت میکنی... مامان دوست دارم... بابا خیلی خیلی د...
5 دی 1397
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنیان می باشد